یکی از اهداف مهندسی ساخت محصولات به تعداد زیاد و با کیفیت یکسان و یکنواخت است. برای مثال ساخت یکصد عدد ماشین با کیفیت کاملا یکسان یا هزار عدد قطعه خودرو یا یک میلیون عدد مایع دستشویی که عطر و غلظت تمامی آنها با هم برابر باشد.
در اینجا هدف ساخت تعداد زیاد با کیفیت یکنواخت است.
اما در عالمِ هنر ، شاهکارها بی تکرار اند .
تابلوی مونالیزا یا گل آفتابگردان ونگوگ
یکبار رسم شده اند و هر نسخه دیگری تقلبی و کم ارزش خواهد بود.
تفاوت دیگر در محصولات مهندسی و محصولات هنری توضیحات همراه محصول است .
در کنار هر وسیله خانگی یا الکترونیک صنعتی یا حتی روی برچسب یک شامپو توضیحات مفصلی از محصول وجود دارد که اجزا و مواد تشکیل دهنده و نحوه استفاده و … را بیان می کند .
اما محصولات هنری مثل نقاشی یا موسیقی یا سفالگری یا حتی معماری
توضیح و تفسیر ندارند .
یک اثر هنری موفق اثری ست خود را خوب و کامل جلوه دهد و مفهوم و پیام خود را دقیق و سریع و بی نقص به مخاطب انتقال دهد.
چونانکه سعدی میفرماید
مُشک آنست که خود ببوید
نه آنکه عطار بگوید
اما زمینه هایی وجود دارد که هنر و مهندسی یکدیگر را در آغوش می کشند
عرصه هایی همچون معماری و چاپ .
در مهندسیِ چاپ ، هدف تصویر کردنِ نقشی بی بدیل به دفعات زیاد و با کیفیت ثابت است .
پارادوکسی هیجان انگیز که یکی از مفاهیم عمیق هنری را در بَر دارد.
وحدت در عینِ کثرت و کثرت در عینِ وحدت